من به تو افتخار ميكنم پسرم
گل پسرم سلام
الهي مامان قربونت بره . من فداي تو بشم پسركم
الان از بهداشت ميام ماماني . فشارمو وزنمو چك كردن و بعدشم صداي قلب نازنينتو واسم گذاشتن . نميدوني چه احساس ارامشي بهم داد اون تالاپ تلوپ قشنگ و اروم قلبت
اينقده ارامش داشت صداي قلبت كه دلم ميخواست حالاحالاها همونجا دراز بكشمو به صداش گوش بدم
بعدشم كه سونومو نشونشون دادم و گفتن كه بهتره دوباره معاينم كنن تا ببينن شما چرخيدي يا نه
رفتم و دوباره دراز كشيدم اول ي خانوم كاراموز اومدو معاينم كرد گفتش چرخيده خيلي به حرفش اطمينان نكردم ولي وقتي خانوم دكتر خودش اومدو معاينم كردو شكممو فشار داد گفتش اره بچت چرخيده و پاهاش اومده بالا و سرش هم با لگن درگير شده
واي ماماني نميدوني چقدر خوشحال شدم . با دكتر حرف زدمو اجازه پياده روي ازش گرفتم تا بياي پايينو اماده ورود به اين دنيا بشي بعدشم تشكر كردمو مثل جت اومدم بيرون ديگه لگن و پاهام درد نميكرد دردي حس نميكردم تند تند قدم برميداشتم تا از محوطه بهداشت بيام بيرونو به بابايي خبر بدم
زودي به بابايي زنگ زدمو گفتم خودم پياده برميگردم خونه و بعدشم گفتم كه شما چرخيدي و بابايي هم كلي خوشحال شد گفتش مراقب خودمو پسملي باشمو خدافظي كرديم
بعدشم تندي به مامان جون زنگيدم چون ميدونستم دل نگرانمونه و بهش خبر دادم خيلي خوشحال شد
و بهشون گفتم زودي خودشونو حاضر كنن و بيان اينجا تا يكي دو هفته اي زودتر اينجا باشن .
پسرم خيلي خوشحالم كه ميتونم موقع دنيا اومدنت هوشيار باشمو اولين كسي باشم كه ميبينمت
اميدوارم بتونم كارمو خوب و درست انجام بدمو شما هم اذيت نشي
خيلي دوستت دارم پسرم و بهت افتخار ميكنم
واسه اومدنت لحظه شماري ميكنم عزيزم