من و پسملي و باباييش
گل پسرم سلام
الهي من قربون اون تكونا و دست و پاهاي كوچولوت برم با اينكه بعضي وقتا دردناك ميشه تكونات و جيغم ميره هوا اما اگه كم بشه تكونات ديوونه ميشم . دلم ميخواد هرلحظه تكون بخوري تا من خيالم راحت باشه با اينكه اگه تكون بخوري دردم ميادو شبا نميتونم خوب بخوابم . اينا واسم مهم نيست فقط و فقط ميخوام مطمئن باشم تو حالت خوبه
جيگرم خيلي خوب حرفاي منو باباييو ميفهمي اگه كم تكون بخوري تا صدات كنم و دست بكشم رو شكمم سريع عكس العمل نشون ميدي و شروع ميكني به تكون خوردن
سر ناهار و شام هم انگاري بوي غذا رو متوجه ميشي و شروع ميكني به شيطنت. كه گاهي ماماني اذيت ميشه و نميتونه خوب غذا بخوره و گاهي هم باهم دعوامون ميشه
يبار سر همين دعواها بابايي اومدو وساطت كرد و باهات حرف زد و دست كشيد رو شكم ماماني و بهت گفت پسرم اينهمه تكون ميخوري خب مامان نميتونه خوب غذا بخوره و هردوتون گشنه ميمونين . يكمي اروم باش تا مامان غذا بخوره
الهي قربونت برم كه حرف باباييو گوش دادي و تا ده دقيقه خيلي كم و اروم تكون خوردي تا من غذامو خوردم پسر حرف گوش كن من
جديدا رو حرف بابايي حساب جدايي باز كردي تا مياد پيشتو باهات حرف ميزنه اروم ميشي و به حرفاش گوش ميدي همينكه يه چند متري دور ميشه شكم ماماني ميشه زمين فوتبال و لگداييه كه حواله ماماني ميكنه
ماماني هم از همين قضيه سود استفاده ميكنه و وقتايي كه ميخواد بخوابه و شما داري شيطنت ميكني دست باباييو كه خوابه ميزاره رو شكمش و شما اروم ميشي و بعدش ماماني ميتونه بخوابه
عاشق اين شيطنتاتو تكون خوردناتم جيگرم خيلي دوستت دارم پسرم