محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
زندگی مامانی وباباییزندگی مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات قند عسل مامان و بابا

من و پسملي و باباييش

1393/2/27 12:44
نویسنده : مامان فاطمه
109 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم سلام

الهي من قربون اون تكونا و دست و پاهاي كوچولوت برممحبت با اينكه بعضي وقتا دردناك ميشه تكونات و جيغم ميره هوا اما اگه كم بشه تكونات ديوونه ميشم خطا. دلم ميخواد هرلحظه تكون بخوري تا من خيالم راحت باشه با اينكه اگه تكون بخوري دردم ميادو شبا نميتونم خوب بخوابم . اينا واسم مهم نيست فقط و فقط ميخوام مطمئن باشم تو حالت خوبه محبت

جيگرم خيلي خوب حرفاي منو باباييو ميفهمي اگه كم تكون بخوري تا  صدات كنم و دست بكشم رو شكمم سريع عكس العمل نشون ميدي و شروع ميكني به تكون خوردن

سر ناهار و شام هم انگاري بوي غذا رو متوجه ميشي و شروع ميكني به شيطنت. كه گاهي ماماني اذيت ميشه و نميتونه خوب غذا بخوره و گاهي هم باهم دعوامون ميشه خندونک

يبار سر همين دعواها بابايي اومدو وساطت كرد و باهات حرف زد و دست كشيد رو شكم ماماني و بهت گفت پسرم اينهمه تكون ميخوري خب مامان نميتونه خوب غذا بخوره و هردوتون گشنه ميمونين . يكمي اروم باش تا مامان غذا بخوره

الهي قربونت برم كه حرف باباييو گوش دادي و تا ده دقيقه خيلي كم و اروم تكون خوردي تا من غذامو خوردم بغلمحبتپسر حرف گوش كن من

جديدا رو حرف بابايي حساب جدايي باز كردي تا مياد پيشتو باهات حرف ميزنه اروم ميشي و به حرفاش گوش ميدي همينكه يه چند متري دور ميشه شكم ماماني ميشه زمين فوتبال و لگداييه كه حواله ماماني ميكنه

ماماني هم از همين قضيه سود استفاده ميكنه خندونک و وقتايي كه ميخواد بخوابه و شما داري شيطنت ميكني دست باباييو كه خوابه ميزاره رو شكمش و شما اروم ميشي خنده و بعدش ماماني ميتونه بخوابه آرام

عاشق اين شيطنتاتو تكون خوردناتم جيگرم محبتخيلي دوستت دارم پسرم محبتبوس

 

 

پسندها (3)

نظرات (3)

سوگند
27 اردیبهشت 93 14:10
چه پسره حرف گوش کنی داری تو
هستی مامی
27 اردیبهشت 93 19:08
مامان پارسا(افسانه)
28 اردیبهشت 93 13:15
بسلامتی بدنیا بیاد این وروجک
مامان فاطمه
پاسخ
مرسي عزيزم