محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
زندگی مامانی وباباییزندگی مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات قند عسل مامان و بابا

18 روز ديگه مونده

1393/3/11 12:30
نویسنده : مامان فاطمه
153 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم سلام محبت

نفسم ديروز رفتم پيش خانوم دكتر و چكاپ شدم صداي قلب نازنينتو شنيدم مثل هميشه قوي و محكم وپر از انرژي بود جون گرفتم وقتي شنيدمش.

بعدشم خانوم دكتر شكممو معاينه كرد و گفت بنظر بچت ريز باشه . و واسم سونو نوشت .بعد از مطب خانوم دكتر رفتم سونو گرافي .ساعت 8 شب بود گفتش 9.30تا 10.30 نوبتت ميشه وقت گرفتمو اومدم بيرون كمي تو خيابون قدم زدمو رفتم تو يه مغازه و واسه عروسكايي كه دارم واست درست ميكنم نخ كوبلن خريدم كه ابروهاشونو درست كنم . بعدشم همينطوري تو خيابون چرخيدم تا ساعت 9.15 برگشتم سونوگرافي . به بابايي خبر دادم كه احتمالا اخرين سونوم باشه و حداقل بياد صداي قلبتو گوش كنه. گفتش باشه . نزديكاي ساعت 10 بودش كه بابايي اومدو چند دقيقه بعدش رفتيم پيش اقاي دكتر . دكتر اومدو سونو شروع شد . به دكتر گفتم ميشه دست و پاهاشو ببينيم گفتش ديده نميشه چون تو ماه اخر هستي و بچه بزرگ شده و مچالس . كمي اندازه گيريا رو انجام داد بعدش بابا كه هيچي متوجه نميشد از دكتر پرسيد كه اين الان كجاس چرا من هيچي نميبينم . اقاي دكتر هم گفتش نبايد هم ببيني چون بچه بزرگ شده و جا نميشه اندامش تو مانيتور كه بخوام نشونتون بدم . باز هم تاكيد كرد كه شما گل پسري . بعدش گفتم ميشه صورتشو ببينيم گفت كامل مشخص نميشه اما بازم گشتو دوتا خطو دوتا سوراخو بهمون نشون داد گفتش اين بينيشه و اينم لب بالا و لب پايين

زوم كردم رو صفحه مانيتور كه خوب ببينم . اي جوووووونم لبات حالت قلوه اي داشت فدات بشم كلي ذوق كردم

اقاي دكتر از همون حالت واسمون عكس گرفت .بعدشم گشتو قلب كوچيكتو پيدا كردو نشونمون داد و گفت اينم قلبشه محبتواي كه چقدر كوچولو بودو چه ناز داشت تالاپ تلوپ ميكرد بعد هم صدارو باز كردو منو بابايي هم بهترين صداي دنيا رو شنيديم .از وزنت هم پرسيدم اقاي دكتر گفتش وزنت متوسطه و بيشتر ميشه انشالله .

تاريخ زايمانو ازم پرسيد كه بهم داده يا نه گفتم نه و گفتش اينبار بهت ميدم . گفتش خودتم وزن اضافه كردي گفتم اره 20 كيلو . خندونکكسي باورش نميشه من اينهمه وزن اضافه كرده باشم اخه هيچي معلوم نميشه . جيگر مامان تو 37 هفته و 3 روز بودي و نسبت به سونوهاي قبلي كمي عقبتر اومدي . وزنت هم 2718 گرمه

اميدوارم تو اين هفته هاي اخر بيشتر وزن بگيري

بعد از سونو هم رفتيم خونه بابا بزرگ اينا . زن عموت هم اونجا بود. بعد از شام برگشتيم خونه خودمون .

تو راه هم مامان جوني زنگيدو پرسيد وقت زايمان كي شد ؟كه گفتم فك كنم تا سه هفته ديگه باشه

يكمي بابت اينكه نزديك ماه رمضون ميشه نگران شدن .گفتم بازم دقيق حساب ميكنمو بهتون خبر ميدم

به حساب سونوگرافي جيگر مامان 18 روز ديگه دنيا مياد محبت

 

منو بابايي بيصبرانه منتظر بغل گرفتنتيم نفسم

پسندها (3)

نظرات (5)

سوگند
11 خرداد 93 15:00
منم منتظرتم نفسه خاله
خاله صبا
11 خرداد 93 15:52
ما رو لینک نمیکنید مامان فاطمه ؟
مامان فاطمه
پاسخ
به روي چشم . شرمنده فكر ميكردم لينكت كردم گلم
مامانی و بابایی
11 خرداد 93 17:56
سلام مامان فاطمه .حالتون احوالتون ؟گل پسری چطوره؟ از دعای خیرت منونم. انشالله باهم فارغ شیم راستی دکتر اخرین وقتت رو کی بهت داده ؟
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزيزم . ممنونم شكر خدا خوبيم هردومون. فدات تنها كاريه كه از دستم برمياد واسه دوست جونام البته اگه قابل باشم . انشالله نينيامونو سالم بغل بگيريم . هنوز سونومو نبردم پيشش. بهم گفت هروقت جوابو گرفتي واسم بيار . ميخوام هفته اينده برم كه معاينه لگن هم انجام بدم اخه ميخوام طبيعي باشه زايمانم .
هستی مامی
11 خرداد 93 19:37
سلام عزیزم خوبی؟ انشا الله بسلامتی الان 37 هفته و 3 روز با تاریخ پری چقدر فرق داره؟؟؟ راستی من که هفته پیش رفتم سونو بازم سه هفته دیگه باید برم؟؟؟؟
مامان فاطمه
پاسخ
سلام گلم.ممنونم عزيزم با تاريخ پري 2 روز فرق داره . تاريخ سونو 4شنبه ها عوض ميشه و تاريخ پري جمعه ها . بستگي به دكتر داره عزيزم . من اينبار رفتم پيش زنگويي گفت بچه بنظر ريزه واسه همين سونو نوشت واسم
آماتیس
12 خرداد 93 22:09
شمارش معکوس برای تولد پارسا جونی:18-17-16-15-14-.................1... امیدوارم نی نی به سلامتی متولد بشه................. ================ فاطمه خانوووووووم چرا سایت پسری منو لینک نمیکنی؟؟؟؟
مامان فاطمه
پاسخ
فدااااااااااااااااااات چشم عزيزم به روي چشمم